گفتگوی قطره و صدف

قطره ای در صدفی پنهان شد
رفته رفته به صدف مهمان شد
در نهانخانه تاریک صدف
چند روزی که گذشت
دید منزل تنگ است
کمی آرزده شد از خود پرسید علت آمدنم اینجا چیست ؟
قطره ها آزادند
چیست معنای خود آزاری من
اگر روزنه ای باز شود دور شوم ساکن منطقه روشن و نور شوم
صدف آهسته شنید این نجوا گفت
شکوه کم کن که در این بحر عمیق
ما نگردیم به کس یار شفیق
مثل تو در دل دریا کم نیست
ما به کس در دل خود جا ندهیم
تا ندانیم که ارزش دارد بی جهت مأوا ندهیم
اگر امروز تو در سینه من پنهانی
یا بقول خودت افتاده در این زندانی
مکن از بخت شکایت که بدون تردید
تودر این خانه تاریک شوی مروارید

دلنوشته مهدوی

چه ماه زیبایی است ماهی که سراسرش بوی تو می دهد 

ماهی زیبا و دلنشین کهتمامش خیر و برکت است 

ماه خدایی که بوی محبت خدا سراسر آن را گرفته 

کاش خیر و برکت این ماه کامل شود 

می دانی چگونه ؟

با آمدن تو 

آری با آمدن توست که این ماه کامل می شود 

الهی می شود ………. می شود 

این ماه ، این ماه پر برکت ماه دیدار باشد 

ماه آمدن دلدار و بودن در کنارش باشد 

می شود که هجران رنگ ببازد 

خوب می دانم تو بخواهی می شود 

نازنینا بخواه ، بخواه که این هجران رنگ ببازد 

بخواه که دل تنگمان شاد شود بخواه که از شادی دیدار لبریز شویم 

چه ماه خوبیست این ماه اگر تولد دلدار که هست حضورش هم باشد 

یابن الحسن روحی فداک     متی ترانا و نراک

دلنوشته مهدوی

چه ماه زیبایی است ماهی که سراسرش بوی تو می دهد 

ماهی زیبا و دلنشین کهتمامش خیر و برکت است 

ماه خدایی که بوی محبت خدا سراسر آن را گرفته 

کاش خیر و برکت این ماه کامل شود 

می دانی چگونه ؟

با آمدن تو 

آری با آمدن توست که این ماه کامل می شود 

الهی می شود ………. می شود 

این ماه ، این ماه پر برکت ماه دیدار باشد 

ماه آمدن دلدار و بودن در کنارش باشد 

می شود که هجران رنگ ببازد 

خوب می دانم تو بخواهی می شود 

نازنینا بخواه ، بخواه که این هجران رنگ ببازد 

بخواه که دل تنگمان شاد شود بخواه که از شادی دیدار لبریز شویم 

چه ماه خوبیست این ماه اگر تولد دلدار که هست حضورش هم باشد 

یابن الحسن روحی فداک     متی ترانا و نراک